لخبَند لطفا:)
عـــــــــاشق ژله است، البته نه خوردنش ، که وقتی از قالب درمیاری کیف کنه و نگه داره تا خراب بشه!! *** امکان نداره چایی بریزم و نگه منم میخام، حتی اگه قبلش چایی خودشو خورده باشه، و من یادم میاد اون روزهایی که برام سوال شده بود که چرا خوراکی های خواهرم از مال من خوشمزه تره *** تو موقعیتی بهش میگم :قربون چشمهای بادومیت میگه: مرسی *** یه اسباب بازی گم شده رو براش پیدا کردم، میگه: من به تو افتخار میکنم *** به آقای پدر میگه: من میخام پولهام رو ببرم بانک، پس انداز کنم *** هراز گاهی کاغذی رو میاره میده بهم که اینم نامه شما، از طرف پیتره، یا کلارا (شخصیت های کارت...